در این جا باید پرسید که آیا هرچه بیشتر کار می کنیم، کمتر لذت می بریم؟

امکان دارد شغلها، منبع ناخوشی باشند. امروزه دو عامل فشار روانی (استرس) و افسردگی بالینی، محل کار را »خلل پذیر« می سازند.

به موجب بررسی پیمایشی که توسط جامعه کارشناسان مدد کار کارمندان (ایی ای پی ای) صورت گرفت، معلوم شد که فشار روحی و افسردگی بالینی به ترتیب دومین و سومین مشکل بسیار مهم محل کار، البتــه بعد از بحران خانوادگی، محسوب می گردد. برآورد شده است که هر ساله در ایالات متحده بر اثر کاهش بازدهی، کارگریزی و مرگ نابهنگام، میلیاردها دلار به هدر می رود
.

پنجاه درصد تلفات جانی ناشی از ده علت عمــده ی مــرگ و میـر در ایالات متحده را می توان به عوامل رفتاری، از آن جمله فشار روانی نسبت داد.


فرسودگی شغلی

نسبت به این قضیه آگاه هستید که وقتی از لحاظ فیزیکی و عاطفی در محل کار دچار کلافگی می‌شوید، و مرتب احساس می‌کنید عملکردتان به میزان استاندارد مشخص شده نمی‌رسد، از فرسودگی شغلی رنج می‌برید.

یکی از منابع فرسودگی شغلی زمانی است که رئیس کار زیادی به شما محول کند ولی، علیرغم عملکرد یا تلاش شما، مرتبا از شما انتقاد کند. فرقی نمی‌کند چه کاری انجام می‌دهید، هرگز کارتان خوب نیست.

همچنین یکی دیگر از منابع فرسودگی شغلی زمانی است که برای انجام کار محول شده به شما منابع کافی در اختیارتان قرار نگرفته باشد. فقدان تشویق، منابع یا هر دو ممکن است باعث کلافگی شود.

به استناد کلینیک مایو، برخی نشانه‌های خستگی عبارتند از بی اعتماد و بدبین شدن به دیگران یا انتقاد کردن در محل کار، کمبود انرژی برای بهره‌ور بودن، و زودرنج یا بی‌طاقت شدن در مواجهه با همکاران و مراجعه کنندگان.


فشار روانی و کامیابی

ما برای انجام کار به نیکوترین شیوه ای، باید تنش و فشار روحی ایجاد کنیم. به جریان یافتن آدرنالین درخونمان نیاز داریم. ولی تنش زیاده از حد، موضوع متفاوتی است.

شایع ترین علامتهای فشار بی نهایت شغل عبارتند از خستگی، بی خوابی، فشار خون، سردرد، زخم، ترش کردن، ناتوانی در تمرکز یا آرمیدن و بی اشتهایی.

چنانچه افسردگی بالینی موردتوجه قرار نگیرد، احتمالاً از تنش محل کار ناشی می گردد. چه بسا افسردگی به عنوان اعمال تکانشی (براساس انگیزش ناگهانی) یا بی نتیجه، زودرنجی (تندمزاجی) و خشم، دیر رسیدن و تمایل به دوری جستن از همکاران نمایان گردد.

 


استرس کاری چیست؟
استرس شغلی که می تواند منجر به زوال سلامت و بیماری های روانی مختلف شود را می توان به عنوان واکنش های عاطفی و جسمی که در نتیجه احساس ناکافی بودن کارمند برای نیازهای شغلی رخ می دهد، تعریف کرد.

اکثر مردم قبول دارند که دلیل اصلی استرس شغلی این است که شرایط کاری برای کارمند بیش از حد است و ناشی از انتظارات بیش از حد است.

از آنجایی که همه کارمندان ویژگی های روانی و فیزیکی یکسانی ندارند، گاهی اوقات انتظار عملکرد یکسان از همه می تواند نگرش اشتباهی باشد.

در حالی که افرادی هستند که با ساعات کاری طولانی و کار شدید مشکلی ندارند، افرادی نیز هستند که به سختی با این شرایط کنار می آیند.
 

به طور خلاصه، آنچه برای یک فرد منبع استرس است برای همه یکسان نیست. بنابراین، هر کارمند باید به طور جداگانه رسیدگی شود و برای هر کارمند استراتژی های متفاوتی تعیین شود.

میل به قدردانی از سوی کارفرما یا اضطراب از شکست، دلایل اصلی استرس شغلی هستند. استرس شغلی که می تواند ناشی از ترس از ناتوانی در انجام الزامات شغلی نیز باشد، می تواند مشکلات جدی را برای سلامت روانی و جسمانی کارمند ایجاد کند.

استرس شغلی که می تواند منجر به فروپاشی روانی، حملات اضطرابی، حملات پانیک یا افسردگی شود، ممکن است فرد را به مرور زمان به مراکز درمانی مختلف سوق دهد.

از آنجا که اختلالات عاطفی ناشی از استرس کاری نیز باعث نارسایی در کنترل خشم می شود، ممکن است یک محیط تنش نامطلوب در محیط کار ایجاد شود.

این محیط نه تنها بر سایر کارکنان تأثیر می گذارد بلکه می تواند باعث کاهش شدید عملکرد شرکت شود.


عوامل سازمانی استرس در محیط کار

عوامل استرس شغلی در محیط کار عبارتند از:

ویژگی های نقش:
شناخت عوامل روان‌شناختی محیط کار را روشی می‌دانند که از آن راه می‌توان درک درستی از استرس شغلی به دست آورد. چهار ویژگی مهم نقش را می‌توان ابهام نقش، گرانباری نقش، کمباری نقش و ناسازگاری نقش بیان کرد.

ابهام نقش:
وضعیت شغلی معینی که در آن پاره‌ای اطلاعات لازم برای انجام شغل به طور مطلوب نارسا یا گمراه کننده‌اند. ابهام نقش در واقع زمانی به استرس می‌انجامد که فرد را از بهره‌وری و پیشرفت باز می‌دارد.

گرانباری نقش:
اگر فرد نتواند از عهده انجام کاری که بخشی از شغل معینی است برآید، دچار استرس خواهد شد. 

 


کمباری نقش:
در این وضعیت از مهارتهای فرد به طور کامل استفاده نمی‌شود.

ناسازگاری نقش:
هنگامی اتفاق می‌افتد که پذیرش مجموعه‌ای از الزامات شغلی با پذیرش مجموعه‌ای دیگر در تضاد است.
 

ویژگی‌های شغلی که می‌تواند در محیط کار تاثیرگذار باشد

ویژگیهای شغل:
ویژگیهای شغلی که بر استرس شغلی تاثیر دارند را می‌توان در چهار دسته کلی آهنگ کار، تکرار کار، نوبت کاری و ویژگیهای مربوط به وظیفه تقسیم‌بندی کرد.

روابط میان فردی:
کیفیت روابط کارکنان در محیط کار بر میزان استرس شغلی تاثیر دارد.

ساختار و جو سازمانی:
ساختارهایی که قدرت تصمیم‌گیری بیشتری به کارکنان خود می‌دهند استرس کمترس ایجاد می‌کنند.

روش مدیریت منابع انسانی:
شیوه‌های کار در مدیریت منابع انسانی بر میزان استرسهای وارده بر افراد تاثیر دارد.

فناوری و خصوصیات مادی:
در رابطه با متغیرهای مادی استرس زمانی رخ می‌دهد که حداقل شرایط زیستی فراهم نباشد.


عامل تنش شغلی چیست؟

کار زیاد و تعارض شخصیت (به ویژه با بالادستان) دو نمونه از رایج ترین علل تنش شغلی است. قبول مسئولیت سنگین، علت دیگری است.

کسانی که در مشاغل مدیریت انجام وظیفه می کنند، غالباً از حجم زیاد کار شکوه می کنند. اما امتیازی دارند که شاید از وجودش بی خبر باشند و آن نرمش پذیری است. این قدرت در آنهــا هست کــه ازطریق جستار (بحث و گفت و گو) و حتی رویارویی، تنش محل کار را بزدانید.

این حالت پیوسته برای سایر کارکنان مانند کارگرانی که در خط تولید کار می کنند یا کسانـی که به کارهای دفتری سرگرمند، رخ نمی دهد. پژوهش ثابت می کند پیشه هایی که ملال آور و یکنواخت به نظر می رسند همان قدر بر انسان فشار وارد می سازند که مشاغل اجرایی کارآمد.
 


پنج واکنش اساسی در برابر تنشهای محل کار

۱-شریک غم دیگران بودن بی آنکه گامهای اساسی درجهت تغییر وضعیت برداشته شود؛

۲-برای کاستن از سنگینی کار، طولانی تر و بیشتر کارکردن؛

۳-روی آوردن به تلاش جالب واکنشی به منظور اینکه بتوانیم سرزندگی را بازگردانده و کار بیشتری را در مدت کوتاهتری انجام دهیم.

۴-جسماً از شغل خویش کناره گرفتن یا آن را رها کردن و به دنبال کار دیگری گشتن یا زمان و توان صرف شده در مسیر کار را کاهش دادن.

۵-تجزیه و تحلیل وضع، بازبینی راهبردها و به جست و جــوی راهکـارهـایـی برای دگرگون سازی موارد پرداختن.

در نگاه اول، به نظر می آید که واکنش شماره ۵ عملی ترین واکنش است به شرطی که تشخیص دهیم موقعیت شغلی ما تا چه حد از اختیار ما خارج است. موارد وابسته به کنشها و قواعد پدید آمده توسط دیگران چنان فزون است که حتی سازنده ترین کوششها نیز قادر به تضمین آن نیستند.

آنچه که می توان تضمین کـرد احساس نیکوی »پذیرش مسئولیت« شغلی مان است. از آنجایی که شرایط فردی خیلی زیاد فرق می کند، از این رو »راه حل صحیح« برای هر کس متفاوت است
.
به یاد بسپارید که امکان دارد راهکارهای مستقیمی برای مشکلات حاصل از تنش شغلی وجود نداشته باشد.


مرخصی بگیرید

اگر احساس میکنید موقع کار یک جسم سنگین داغ توی جمجمه تان تکان میخورد، یعنی مرخصی لازم هستید. به یک سفر درست و حسابی بروید و از همکارانتان بخواهید که با شما هیچ تماسی در این دوران نگیرند.

اگر نمی توانید یک یا چند روز مرخصی بگیرید، با یک مرخصی چند ساعته از فضای کار کمی فاصله بگیرید و در دنیایی که دوست دارید چرخ بزنید. در این چند ساعت هر نوع تماس کاری، حتی در صورت باریدن سنگ از آسمان ممنوع است.


مهارت هایی برای کاهش استرس شغلی کارمندان

در زیر چند مورد از مهارتهایی که کارکنان برای کاهش استرس شغلی می‌توانند انجام دهند، آورده شده است:

تفکر عمیق و آرمان‌دار و متوجه هدف
مدیریت زمان (تدوین برنامه زمان‌بندی شده)
روی آوردن به طنز و شوخی
استرس دیگران را تقبل نکنید و به خاطر داشته باشید که شما می‌توانید تنها خودتان را تغییر دهید نه دیگران را.
حمایت های اجتماعی
وظایف با بیشترین استرس یا سخت‌ترین کارها را اول از همه در طول روز انجام دهید و برنامه‌ریزی کنید.
ورزش
خودخواهی دیگرخواهانه و احساس مفید بودن

پیشنهادهایی جهت کاهش فشار روانی کاری

۱- مسئولیت شغلتان را به عهده بگیرید:
تا جایی که مقدور است اولویتها را درنظر گرفته و مجدداً تعیین کنید. نخست مراقب کارهای مهم و دشوار باشید و وقت تان را تنظیم کنید. در این صورت کاراتر می شوید.

۲- هر بار، به عملی دست زنید:
هر طرح بزرگ را به کار کوچکتر و اجراشدنی تقسیم کنید. فهرستی از تمام اموری که باید انجام یابند و زمان تقریبی پایان هریک تهیه کنید. به کارها اولویت ببخشید. ابتدا کاری را به اتمام رسانده و آنگاه به سراغ بعدی بروید. کارها را تا زمانی آسان بگیرید که حس کنید نیاز به اجرا و نظارت داشته باشند.

۳- با همکاران روراست باشید:
این مسئله درمورد رئیس نیز صدق می کند.اگر دچار مخمصه شده اید، عیان سازید. چه بهتر که در این رهگذر، همدردانی هم داشته باشید. تنها شکوه نکنید. راه گشا باشید و پیشنهادهای عملی مطرح سازید.

۴- بگذارید کارفرمایتان کمک کند:
بسیاری از شرکتها به کارکنان خود یاری می کنند تا به مدد برنامه مساعدت به کارمند، پیامدهای حاصل از تنشهای پیشه ای را از میان بردارند.

۵- کمتر کار کنید:
« نه »گفتن را یاد بگیرید. دست از کارهایی بکشید که سرنوشت ساز نیستند.

۶- نشانه های خطر تنش شغلی را بشناسید:
از علایم فشار شغلی با خبرباشید و به محض اینکه مهارنشدنی گشتند، واردعمل شوید

۷- مراقب بهداشت جسمی خود باشید:
تندرستی جسمانی سبب می شود که تحمل فشارتان افزایش یابد. باید تغذیه و خوابتان متعادل باشد. به اندازه کافی ورزش کنید.

۸- آرمیدن را بیاموزید:
دریچه اطمینان سالمی اعم از ورزش، سرگرمی، موسیقی، مطالعه یا فقط پیاده روی بیابید و از آن به عنوان »پلی« بین کار و زندگی داخلی خودتان استفاده کنید.

۹- از زندگی خصوصی خویش غافل نباشید:
برنامه ای تنظیم کنید تا رعایت عدالت بین کار و زندگی شخصی را بر شما امکان پذیر سازد. از این کار، دمی غفلت نورزید
.

۱۰- به فکر تغییر یا ترک شغل خود باشید:
گرچه این آخرین راه چاره است، ولی با این همه شق دیگـری برایتان پیش می آید. چنانچه وضع مالی تان پرداختن به اینگونه تصمیمات را ناممکن می سازد، در این صورت حواس خود را جمع زندگی داخلی تان کنید. اگر زندگی خصوصی تان پرثمرتر، مهیج تر و مفرح تر باشد، احتمال دارد پاره ای از درد و رنج وضع ناشاد کاری را برطرف سازد.

 

 

نتیجه‌گیری

با اینکه نمی‌توان به استرس به عنوان یک پدیده منفی همیشگی نگریست و استرس های مثبت نیز وجود دارد اما به هر حال استرس اثرات فراوانی بر عملکرد و فعالیت های اعضای سازمان دارد.

مدیران، کارکنان و ارباب رجوع سازمان تحت تاثیر فشارهای عصبی دچار حالات روانی خاصی می‌شوند و دست به اعمالی می‌زنند که مستقیماً در فعالیت ها و بازدهی سازمان منعکس می‌گردد. بنابراین مدیریت کردن استرس و استفاده از آن در جهت خلاقیت و حرکت سریع تر به سمت اهداف سازمانی یکی از اهدافی می‌باشد که به تازگی در سازمان ها رواج پیدا کرده است.

سازمان ها با آموزش موثر کارکنان خود و مدیران با هدف شناخت بهتر عوامل به وجود آورنده استرس و مدیریت کردن بهتر آن می‌توانند از استرس های منفی و عواقب آن پیشگیری کنند.


منبع:مجموعه مقالات راسخون